کانال تلگرام سهند ایرانمهر

سهند ایرانمهر:

رسم است که به گاهِ هر مناسبت مبارکی سخن از چنگ و چغانه و از امید و نیک‌اندیشی سخن گفته شود زیرا هر سخن٬ جایی و هر نکته مکانی دارد اما بگذارید حالا که کم نیستند زبان‌های خوشگو و قلم‌های امیدبخش برای اول بار سنت مرسوم زمان‌های خاصی چون تحویل سال را بشکنم و حرف خود را بزنم.
اگرچه هرسال اوضاع و احوال را در حد بضاعت و فهم خود رصد کرده‌ام و در چنین مناسبتی از امید و خوش‌بینی گفته‌‌ام، امسال اما بی‌آنکه منکر معجزه امید باشم، معتقدم ، مجموع تحولاتی که در داخل و خارج و در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می‌بینم به گونه‌ای است که واقع‌بینی بر هرچیز دیگری مقدم است و فاش‌گویی لازم.

ارزیابی واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی نشان می‌دهد، مسیری که در آن گام برمی‌داریم، ناهموارترین و دورنمایی که پیش‌رو داریم چندان خوشایند نیست. ما در حالی سال گذشته را به سایر سال‌های رفته افزودیم که هنوز موفق نشده‌ایم یک برنامه منسجم و دقیق ملی برای مقابله با چالش‌ها یا حرکت در مسیر توسعه پیدا کنیم یا دست‌کم بر سر آن توافق کنیم.

گفتگوی ملی، تفاهم مبتنی بر اعتماد میان مردم، جریان‌ها، گروه‌های مرجع، حاکمیت و سایر عناصر موثر بر روند توسعه یا تضمین‌کننده ثبات، شکل نگرفته است و به جای آن انواع تضادهای اجتماعی با چاشنی، بی‌اعتمادی، خشم و ناامیدی به شکل فزاینده‌ای تکوین یافته است.

ضروری‌ترین نیاز کنونی کشور، پل ارتباطی یا زبان مشترکی است که اراده‌ای قدرتمند برای بهبود و اصلاح را در عقبه داشته باشد و شکاف بین احزاب، طبقات اجتماعی و نیز حاکمیت و مردم را پر کند.

این ضروریات جز در میان طیف معدودی از اهل اندیشه و علم سیاست، هنوز احساس نشده است و همین، چالش‌ها و خطرات پیش رو را مهیب‌تر می‌نمایاند.

خشم‌ها و نارضایتی‌ها باید جدی گرفته شود. صداها باید شنیده شود. مقتضیات زمانه جدید باید فهم شود. یاس و سرخوردگی باید ریشه‌یابی و رفع عناصر دخیل در پیدایش آن در اولویت اصلی برنامه‌ها قرار گیرد. اعتماد، به عنوان سرمایه‌ی اجتماعی باید ترمیم شود.

کشور برای جان به دربردن از نیات شوم رقبای منطقه‌ای نیازمند انسجام اجتماعی و تغییرات بزرگی است که البته شجاعت و گذشت، بالاخص از سوی حاکمیت را توامان می‌خواهد.

سال ۹۷ بیش از هر زمان دیگری نگران‌کننده است چون فاصله میان مفاهیم ذهنی، ارزشی و اولویت‌های دو سوی جامعه از یکدیگر بیش از هر زمان دیگری است. این فاصله به شدت خطرناک است و‌ زیان آن متوجه همه ما خواهد شد و در این راستا وظیفه حاکمیت برای بهبود این وضعیت، به مراتب سنگین‌تر است .

راه پیش رو دشوار و درنهایت تاسف، توشه ما برای پیمودن آن به غایت اندک است این واقعیت تلخی است که باید پذیرفت و‌مسئولیت آن را برعهده گرفت با این همه این واقعیت به معنای آن نیست که نمی‌شود به بهبود دل بست یا بدون درنظر گرفتن سایر توانمندی‌ها، منفعل و تسلیم بود و به این بهانه نور و‌نوروز را به خانه مغموم راه نداد

نوروز را به خانه خاموش می برم
هر چند
رنگین کمانِ لبخند
در آستان خانه نباشد…

فریدون‌ مشیری


تلگرام نوشت های بیشتر را اینجا ببینید


 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید